خواهرم وقتی مرد

پدرم می خندید
مادرم می خندید
من نیز هم...
همه می رقصیدند
هر که بود از هم خون و رفیق
همه شادان بودند
همه می گفتند تبریک
این مبارک روز را
روز مرگ خواهرم بود!

خواهرم بر تن داشت
کفن زندگیش
همچنان می رقصید
پای کوبان بر گورش
قاتلش را می بوسید
قاتلش می خندید
او نیز شاد از صیدش

بود آیا این میان غمگینی
تا به تن کند رخت عزا؟!

نه ، نه ، چه مبارک شبی
روز مرگ خواهر من
همه مان رقصیدیم
همه مان خندیدیم
و همه سینی خرما
با همان نارگیل هایش
طبق طبق بخشیدیم

کم کمک روزها گذشت
شب هفته هم گذشت
شب چهلم ، شب سال هم
و نخوردیم غم
و نفهمیدیم عطر گل گم شد

خواهرم وقتی مرد
همه مان شاد بودیم

شب سال که شد
خواهرم دید که هم خون و رفیق
نه پدر ، نه مادر ، نه برادر
همه از یاد بردن بودنش را
پس بپوشید خود به تن رخت عزا
و در آورد کفن زندگی اش
آن روز ، روز میلاد خواهرم بود

روز میلاد او
نه پدر می خندید
نه مادر می خندید
نه برادر...
نه هم خون و رفیق...

آه چه روز بدی بود
روز میلاد خواهر من

آی! آیا کسی هست
برقصد روز میلاد خواهر من؟!

تقدیم به عزیزترینم که سالی پیش به نامردی بله گفت! اگر قابل بداند...
نظرات 18 + ارسال نظر
امید یکشنبه 1 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 08:10 ق.ظ http://www.saridaily.blogsky.com

تو اگر برخیزی...من اگر برخیزم... همه برمی خیزند ...... من اگر بنشینم، تو اگر بنشینی، چه کسی بر خیزد؟؟!!

[ بدون نام ] یکشنبه 1 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 08:40 ق.ظ http://www.negareshoina.blogsky.com

داشتم یه شاخ خوشگل درمیاوردما!!
امید هم کامنت با حالی نوشته...

لیلا یکشنبه 1 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 09:35 ق.ظ

خیلی باحال نوشتی داداش
آره ه ه ه ه ه ه ه ه !!!!!!!!!!!!!!!!!

مهرانا دوشنبه 2 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 08:06 ق.ظ http://mehrana1382.blogsky.com

سلام.خیلی زیبا بود و خیلی تاثیر گذار و غمگینانه.تبریک میگم بسیار زیبا نوشتی . موفق باشی

صادق دوشنبه 2 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 10:53 ق.ظ http://sadeghkhan.blogsky.com/

سلام با اینکه ذوق شعر ندارم. شعرت قشنگ بود .

حمید دوشنبه 2 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 12:14 ب.ظ

عمو رضا سه‌شنبه 3 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 09:15 ق.ظ http://amooreza.blogsky.com

شعر جالبی بود اگر این تقدیم به... رانمی نوشتی نمی فهمیدم چه می گویی . ولی جالب بود .
شاد باشی.

امیر چرندی سه‌شنبه 3 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 10:21 ق.ظ http://charand.blogsky.com

سلام......جالب بود.......پیش ما هم بیاین خوش میگذره..........یا حق

دانیال سه‌شنبه 3 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 11:12 ب.ظ http://57.blogsky.com

سلام
چی بگم؟

مرد مرده‌(نگاه) چهارشنبه 4 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 12:21 ب.ظ http://shouka.blogsky.com

براستی
هدیه ای زیبا
به عزیز ترینت
داده ای...
زیبا بود!
پادار باشی!

روزنگار چهارشنبه 4 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 02:36 ب.ظ http://roozngar.blogsky.com

شعر یار دبستانی جدید را در وبلاگ من بخوانید٪

یاشار پنج‌شنبه 5 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 05:46 ق.ظ http://computer-new.blogsky.com

من به شما لینک دادم اگه شما هم دوست داشتی به من لینک بده

دریا پنج‌شنبه 5 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 12:03 ب.ظ http://daryadarya.blogsky.com

وقتی خواهری مثل تو داره دیگه نیاز به هیچکس نداره. پایدار باشی.

هلیا پنج‌شنبه 5 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 04:33 ب.ظ http://ouch.persianblog.com

من غلط بکنم.......

دانیال پنج‌شنبه 5 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 09:28 ب.ظ http://57.blogsky.com

سلام
زود قضاوت نکن . من نظری در مورد انقلاب را عنوان نکردم اجازه بده به آخر داستان برسیم. ضمنا اگر شما بخواهید من به شما لینک می دهم .
موفق باشید

[ بدون نام ] جمعه 6 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 03:29 ق.ظ http://homeless.blogsky.com

سلام.خیلی زیبا بود.در ضمن حتما از وبلاگ من بازدید کن.پشیمان نخواهی شدندی.
ای شمل بابا؛ شاد زی.سرفراز.......

راحله دوشنبه 16 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 10:27 ب.ظ

ای بی انصاف...فکرشو نکردی پس فردا که شوهر خواهر شدی به تو هم نا مرد بگند

راحله جمعه 20 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 01:25 ق.ظ

اگه ازدواج=مرگ
هیچ دختر عاقلی (مثل من) نباید تن به اون بده
ولی بعضیها فرشته اند و زندگی با اونها =بهشت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد