تو همان گمشده دریای منی که به تصویر دلم رنگ تمنا زده ای و در این شام سیاه گر تو با من باشی با تو می گیرم اوج می شکافم دل این ظلمت را با تو تا چشمه خورشید سفر خواهم کرد تو بیا با من باش تو بیا تا من و تو رهسپار ره فردا باشیم تو بیا ...
بابا شمل
سهشنبه 4 شهریورماه سال 1382 ساعت 07:08 ق.ظ
منم از خدای مهربون میخوام گمشدتون پیدا بشه تا زودتر اوج بگیزید