پای یک مسجد متروک بنای ده ماست
نو تر از منظره ها مقبره های ده ماست
خانه هامان گلی و پنجره ها بسته
فقط این مسجد متروک بنای ده ماست
کدخدای ده ما هر چه بگوید حق است
کدخدای ده ما نیست خدای ده ماست
پدرم از ده بالا که غروب آمد گفت
هرچه بدبختی و درد است برای ده ماست
تخم آفت زدگی ٬ مرکز طاعون زدگی
بذر عصیان زدگی در گل و لای ده ماست
های چوپان جوان خسته نباشی ٬ بنواز
که فقط نی لبکت لطف و صفای ده ماست
بابا شمل
جمعه 7 شهریورماه سال 1382 ساعت 10:23 ق.ظ
خوش به حال نی لبک که مثمر ثمره
چرا هیچ کس نظر نداده......در حالی که خیلی جای فکر کردن دلره